تحولات لبنان و فلسطین

یک پژوهشگر حوزه مهدویت به چرایی عدم تصریح نام امام زمان(عج) در قرآن کریم پرداخت و گفت: در قرآن کریم کلیات مهدویت ذکر شده است و بیان جزئیات به عهده حضرت رسول(ص) و پس از ایشان، به عهده ائمه(ع) است.

چرا نام امام زمان(عج) در قرآن نیامده است

حجت‌الاسلام والمسلمین سعدالله مرادی، پژوهشگر حوزه مهدویت، در بیان علل عدم تصریح نام امام زمان(عج) در قرآن کریم اظهار کرد: در قرآن کریم کلیات مهدویت ذکر شده است و بیان جزئیات به عهده حضرت رسول(ص) و پس از ایشان، به عهده ائمه(ع) است. 

شخصی درباره علت عدم تصریح نام اهل بیت(ع) در قرآن از امام صادق(ع) پرسید. حضرت فرمودند: بر رسول خدا حکم نماز نازل شد، اما در قرآن به این مطلب که چه نمازی سه رکعتی یا چهار رکعتی است، تصریح نشد و این رسول‌اللّٰه(ص) بود که نماز را تفسیر کرد و همین‌ طور زکات، حج و...، درباره امامت و ولایت نیز همین گونه است؛ در قرآن آمده یا «أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللّٰه وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» اما مصادیق و جزئیات آن مانند حدیث غدیر، ثقلین، منزلت، سفینه و... در بیان حضرت رسول(ص) آمده است.

علاوه بر این همین نحوه از بیان، یعنی ذکر وصف برای پی بردن به حقیقت، کفایت می‌کرد. به بیان دیگر، این شیوه از بیان، نقصی ندارد و اتمام حجت صورت گرفته است. همچنین اگر کسی در برابر کلام حق خاضع نباشد، اگر هر دو (تصریح و تلویح) باشد، باز به حال او سودی ندارد؛ برای مثال، نام و وصف رسول گرامی اسلام(ص) در کتب آسمانی بود، اما اهل کتاب با تحقق وعده الهی، کفر ورزیدند. (سوره بقره/ آیات ۱۴۲ تا۱۴۶)

و یا فرعون و فرعونیان با دیدن معجزات متعدد، یقین داشتند که موسی و هارون بر حقند، اما از روی ستم و سرکشی آن‌ها را انکار کردند، در حالی که دل ‌ایشان به آن یقین داشت؛ پس بنگر که عاقبت تبهکاران چگونه بود «وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانظُرْ کَیفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِینَ» (نمل/ آیه ۱۴).

با عدم تصریح به نام امام زمان(عج)، قرآن از تحریف حفظ می‌شود. در قرآن آمده است به یقین ما خود، این قرآن را نازل کرده‌ایم و مسلماً خود نیز حافظ آن هستیم. طبق این آیه و آیات دیگر، قرآن از هرگونه تحریف لفظی مصون و محفوظ است؛ البته به این گونه نیست که این امر فقط از طریق اعجاز صورت گیرد، بلکه در بیان معارف، شیوه‌هایی به‌کار گرفته شده است که تا حد امکان، زمینه تحریف را از بین ببرد؛ از جمله عدم ذکر نام اهل بیت(ع) در قرآن. 

حال اگر نام مبارک حضرت در قرآن بود، بنی‌امیه و امثال آن‌ها اصل قرآن را نابود می‌کردند؛ در این صورت، برای حفظ قرآن به معجزه دیگری نیاز بود، و در جای خود ثابت شده است که اعجاز، خلاف اصل است و فقط برای ضرورت از آن استفاده می‌شود، چراکه تکلیف مردم سنگین‌تر می‌شود. 

قرآن؛ بهترین مرجع شناخت حجت خداوند

قرآن، معجزه جاویدان، نسخه شفا، نقشه راه چگونه بودن و زیستن، نامه بشارت و رحمت، روشنگر هر حقیقت با جامعیتی بی‌نظیر، حقی که باطل در آن راه ندارد و مورد اتفاق تمام فِرَق مسلمان است. کتابی است که هرگز نظیری به خود ندیده و نخواهد دید. از این‌رو، چنین کتابی بهترین و مطمئن‌ترین مرجع شناخت حجت خداوند متعال به‌شمار می‌آید. 

حضرت محمد(ص)، خاتم رسولان و دین اسلام، آخرین و کامل‌ترین دین است، بنابراین معجزه ایشان هم بر همین اساس، متفاوت و ابدی است و در طول قرون و اعصار تا روز قیامت، با آوردن کتابی همانند قرآن یا ۱۰ سوره مثل آن یا سوره‌ای همانند آن و یا سخنی هم‌سنگ این کلام، به مبارزه دعوت کرده است که اصطلاحاً آن را «تحدّی» می‌گویند. 

همچنان که بعد از گذشت صدها سال، با وجود تلاش‌های فراوان، هرگز کسی نتوانسته حتی جمله‌ای همانند قرآن بیاورد. موضوع اعجاز قرآن با اشاره به چند نکته مورد تأکید است، اول اینکه تحدی قرآن فقط درباره فصاحت و بلاغت نیست، بلکه مطلق است و همه عرصه‌ها را دربرمی‌گیرد و مخاطب آن تمام افراد بشر هستند. 

علامه طباطبائی در این باره می‌نویسد: بنابراین، قرآن کریم هم معجزه‌ای است در بلاغت، برای بلیغ‌ترین بلغا و هم آیتی فصیح است برای فصیح‌ترین فصحا و هم خارق‌العاده‌ای برای حکما در حکمتش است، هم سرشارترین گنجینه علمی است، معجزه‌آسا برای علما و هم اجتماعی‌ترین قانونی است، معجزه‌آسا برای قانون و سیاستی است بدیع و بی‌سابقه برای سیاستمداران و حکومتی است. معجزه برای حکام و خلاصه، معجزه‌ای است برای همه عالمیان، در حقایقی که راهی برای کشف آن ندارند؛ مانند امور غیبی، و اختلاف در حکم، و علم و بیان. 

دوم اینکه قرآن کریم درباره علوم طبیعی و ماوراء طبیعی اظهار نظر کرده، آن هم در زمانی که جهل، شرق و غرب عالم را در بر گرفته بود، اما با گذشت صدها سال از نزول قرآن و با این پیشرفت شگفت‌انگیز علمی بشر، هرگز ثابت نشده است که مطلبی از مطالب قرآن باطل یا دست کم ناقص بوده است. این همان کلام حق تعالی است که فرمود: هیچ‌گونه باطلی از پیش رو و از پشت سر در آن راه ندارد. (این قرآن) از طرف خداوند فرزانه و ستوده، نازل شده است. 

سوم آنکه تحقق دقیق و صد درصد پیشگویی‌های قرآن و اخبار غیبی آن از سویی و دقیق بودن بیانات تاریخی و شرح سرگذشت اقوام و ملل گذشته از سوی دیگر، خود شاهد صدقی است بر حقانیت و اعجاز قرآن. خداوند در سوره یوسف بعد از بیان آنچه واقع شده، می‌فرماید: «این از خبرهای غیب است که به تو وحی می‌فرستیم. تو هرگز نزد آن‌ها نبودی هنگامی که تصمیم می‌گرفتند و نقشه می‌کشیدند» (یوسف/ آیه ۱۰۲).

قرآن در گسترده‌ترین سطح، بشر را به تفکر، تعقل، تحقیق و ژرف‌اندیشی دعوت کرده است. اگر صاحب این کلام، ذره‌ای در حقانیت خود و حق بودن کلامش شک داشت، هرگز بشر را به چنین امری دعوت نمی‌کرد؛ به بیانی دیگر، ماهیت این اعجاز از سنخ علم و معرفت است.

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.